این اولین باریه که می خواهم براتون چیزی بزارم اما بزار اول بایه شعر از حیدرزاده شروع کنم و تقدیمش کنم به تو که برام عزیزی چون این وبلاگ رو انتخاب کردی تا بخونی
گفتی که به احترام دل،باران باش
باران شدم وبه روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفررا
ازعشق توگونه های اوبوسیدم
گفتی که ستاره شو،دلی روشن کن
من همچوگل ستاره ها تابیدم
گفتی که برای باغ دل،پیچک باش
بریاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی که برای لحظه ای دریاشو
دریاشدم و تورا به ساحل دیدم
گفتی که بیا لحظه ای مجنون باش
مجنون شدم و زدوریت نالیدم
گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز
گل دادم وباترنمت روییدم
گفتی که بیاوازوفایت بگذر
ازلهجه ی بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست
معنای لطیف عشق رافهمیدم